مصاحبه نشریه اینترنتی فوربس با مت مولنوگ
من با مت مولنوگ موسس و مدیرعامل شرکت اصلی وردپرس (اتوماتیک) در ماه مارس نشستی داشتم که در مورد گردش مالی 160 میلیون دلاری شرکت در ماه اخیر که باعث شده بود تا ارزش کل شرکت به 1.16 بیلیون دلار برسد . برای شرکتی که 22% از کل وب سایت ها از جمله وبسایت خود ما را پشتیبانی میکند. رتبه C رتبه نسبتا خوبی است، اما برای شرکت اتوماتیک که برای مدت زمانی طولانی مسیرهای متداول تکنولوژی را به چالش کشیده است این سیر صعودی غیر عادی بود. این اولین و بزرگترین، تزریق سرمایه فعال از سال 2008 تا کنون بود.
اظهارات بیان شده مولنوگ شجاعِ و نوظهور در مصاحبه ممکن است که بعضی ها را حساس کند. بعد از 8 سال فعالیت به عنوان رئیس شرکت، در ماه ژانویه او به جای تونی اشنایدر که از سال 2006 شرکت را هدایت میکرد، از اعضای هئیت مدیره شده است. (اشنایدر به پستی تولید محورتر منتقل شده است) در مدت زمانی که مولنوگ به عضویت هیئت مدیره درآمده است شرکت با سرعت بیشتری رشد میکند اما برای رشد تکنولوژیکی شرکت گامهای مهمی برداشته شده است، هر چند این گامها به سختی برداشته شده اما موفق بوده است . الان و بعد از چندین سال سکوت، مولنوگ در مورد موانع شرکت صحبت میکند. برای خوانندگان معمولی، ما نسخه ویرایش شده گفتگو را منتشر میکنیم که از 13500 کلمه به 2800 کلمه کاهش پیدا کرده است که البته بسیار شبیه به نسخه اصلیست. در این مصاحبه، ما مواردی مانند تحولات مدیریت عامل شرکت، آینده اتوماتیک، مدل تجارت شرکت، نحوه توزیع نیروی کار، موبایل، ماهیت نشر گزارشات و موضوعات دیگر را بررسی خواهیم کرد.
به عنوان مدیر عامل شرکت چه حسی دارید؟
واقعا دوستش دارم، این خیلی خوب است که شما وقتی دارید نقش جدیدی رو تجربه میکنید چیزهای تازه ای را نیز یاد بگیرید. این پست خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر میکردم چالش برانگیز است. وقتی کاری اشتباه انجام میشود یا اینکه کسی نباشد تا در آن مورد مسئولیت داشته باشد، شما مقصر هستید. این سطح از مسئولیت و پاسخگویی واقعا جذاب است. من این انتظار را نداشتم که ایجاد یک تغییر کوچک منجر به تغییری بسیار بزرگتر بشود.
بافت (برنامه) شما به صورت روزانه چگونه تغییر کرده است؟
من هنوز سومین دوره زمانی از استخدام خودم را طی میکنم و میخواهم این راه را ادامه بدهم. من زمان کمی را برای برنامه ریزی روزانه در نظر میگیرم. مثل سال پیش مشغول کار کردن بر روی وردپرس ورژن 3.8 هستم که تغییرات بزرگی نسبت به نگارش قبلی دارد. دقت آن از نظر پیکسلی حقیقتا افزایش یافته است. همچنین درحال کار بر روی دستور العمل ها و مسائل دیگر مربوط به وردپرس بودم ولی انتظار ندارم که در همین سال کار تمام بشود ولی امیدوارم که به زودی به پایان برسد. فعلا نمیتوانم حدسی بزنم.
من به نوعی تعجب کردم که شما فقط یک سال در حال انجام آن بوده اید!
بله، آخرین نگارش وردپرس در دوازدهم دسامبر عرضه شد. سال پیش واقعا سال جذابی بود. گروه قادر به انجام آن کار بود. همچنین تامین بودجه توسط شرکت تایگر رخ داد، آنها واقعا شرکای خوبی بودند. اینکه شما بتوانید اعتبارهایی خارج از سازمان را هم به دست بیاورید واقعا عالی است. شرکت تایگر در حال حاضر یکی از بزرگترین سرمایه گذاران دنیاست. آخرین قیمت ما همچنان همان قیمتهای سال 2008 هستند و دانستن این نکته خیلی مهم است که ما از آن زمان تا الان خلق ارزش کرده ایم.
احتمالا آن موضوع ثانویه باشد، درست است؟
مت مولنوگ: 100% ثانویه هست. ما از سال 2008 تا الان اصلاً میزان سرمایه اولیه مان را افزایش نداده ایم. ما الان بیشتر سعی بر این داریم تا پشتوانه فکری کسب و کار خود را گسترش دهیم تا اینکه مقدار زیادی پول برای گسترش چارچوب های تجاری خودمان خرج کنیم. شرکتی هست که من به آن علاقه مند هستم ولی خب کنترل آن به دست دولت افتاده است چرا که صدها میلیون دلار ضرر داده اند که همین دلیلی بود تا ما کمپانی اتوماتیک را راه اندازی کنیم که در واقع راهی بود که ما در اختیار داشتیم چرا که استقلال و عدم وابستگی، گزینه های در دسترس شما را افزایش خواهد داد. (شعار هر شرکتی این است که ما سعی می کنیم تا جائی که ممکن هست در بازار بمانیم). به عنوان یک شرکت مستقل و قوی، ما می توانیم با هر کسی و هر شرکتی تعامل داشته باشیم. شاخص سهام گوگل -1.37% کاهش پیدا کرده است، فیس بوک و توئیتر 3.52% افزایش داشته اند و موارد دیگر… اما اگر ما بخشی از هر کدام از آنها بودیم نمی توانستیم این کارها را انجام بدهیم (و باید تابع آنها می شدیم) در حالیکه الان می توانیم سرمایه گذاری های بلند مدتی را برنامه ریزی کنیم.
ما امسال محصولاتی را عرضه میکنیم که از 3 یا 4 سال پیش بر روی آنها کار میکردیم که البته عمومی هم نیستند. برای ایجاد یک فرهنگ، راه های مختلفی پیش روی شما وجود دارد. من احساس خوبی دارم زمانی که شما به صورت مداوم در حال افزایش پول خود هستید و آن را پس انداز میکنید و این فقط بک بخش کوچک از کل فرآینده معاملاتی شماست. مردم همیشه به دنبال گزینه هایی هستند که زمان در دسترس آنها را افزایش دهد و این زمانی روی خواهد داد که کارهای آنها به وسیله شرکت ها انجام بگیرد. شما همیشه در حال تطمیع مردم هستید، به این نکته توجه کنید: همان مردمی که در ابتدا از مایکروسافت استقبال کردند بعد از کاهش 0.69 درصدی سهام مایکروسافت به سمت گوگل رفتند و فیسبوک را ساختند و الان هم قصد دارند به سمت دراپ باکس بروند. و ضرورتاً همان کارکنان فقط از این شرکت به آن کمپانی میروند. شرکت های اپن سورس (منبع باز) خوب نیستند، به این معنی که شما نمی توانید با یک نگاه به نرم افزار MySQL و نرم افزار های شبیه به آن بگویید که این دقیقا همان چیزیست که جامعه میخواهد پس آنها بسیار موفق بوده اند، آنها محصولاتشان را برای پول که مطلوب آنهاست فروختند. ضمن اینکه آنها بازار دیتابیس (پایگاه داده) را کاملا از دست داده اند. آنها هیچگونه سندی برای پایگاه داده ندارند، اطلاعات بزرگی همانند نرم افزار Haddop را از دست داده اند و در نهایت هم پروانه شغلی خود را عوض کردند و نتیجه اینکه نرم افزار های اپن سورس امروز مثل شهروندهای درجه دو هستند. شرکت اتوماتیک بر یک تجربه بسیار بزرگ بنا شده است. آیا ما می توانیم یک برنامه کاملا اپن سورس را برای هسته سایت ها طراحی کنیم؟ آن مطمئنا در یک تجارت بزرگ در دنیای اینترنت خواهد بود. آنها می گویند که این کار نشدنی است اما ما از سال 2005 در حال اثبات این هستیم که آنها اشتباه می کنند. نگاه من به آینده هست تا این راه را ادامه بدهیم.
درآمد اصلی گردانندگان وردپرس از کجاست؟
مردم فکر میکنند که درآمد و بخش اصلی از کسب و کار ما همان تبلیغات و بخش وی آی پی است در صورتی که اینها فقط 10 درصد از تجارت ما را تشکیل میدهند. اینها مهم هستند و به دلایل بسیار زیادی ما باید بر روی آنها سرمایه گذاری کنیم ولی بخش اصلی از درآمد ما که 80% از کل تجارت را هم تشکیل میدهد حق اشتراک هایی است که ما از کاربران دریافت میکنیم. برخی برای کسب ویژگی های اضافی برای سایتهایشان یا خرید یک دامین در وردپرس ثبت نام میکنند. همچنین برای کسانی که در وبسایت های آمازون یا godaddy یا وبسایت های دیگری در این تیپ، ما مجموعه ای از افزونه ها را در قالب jetpack آماده کردیم. کل شرکت ما مبتنی بر وبسایت وردپرس و همین مجموعه افزونه های Jetpack هست.
آیا jetpack به تازگی درست شده است؟
jetpack واقعا برای ما مهم است و از ابتدا در فکر ما بوده اما ایده ها و تئوری های آن جدید است.
زیرا افتتاح شده تا یک جامعه خود میزبان باشد؟
بله، اساسا اگر شما به قانون مور ، اعتقاد داشته باشید و همچنین معتقد باشید که میزبانی وبسایت ها در حال تبدیل شدن به یک محصول تاریخ مصرف گذشته است، پس میزبان نشدن در دنیای وب یک ایده خوب خواهد بود. وب سایت وردپرس هم در پایان دوران خودش قرار دارد. ولی ما همچنان میخواهیم بدون توجه به اینکه آیا شما در وب سایت وردپرس هستید یا نه برای شما خلق ارزش کنیم. بهتر بگویم، سرویس های میزبانی آمازون که هر سال ارزان تر میشود یا موتور جستجوی گوگل یا حتی سیستم عامل آنلاین مایکروسافت هم به زودی متوقف خواهند شد. اما شما همچنان از تمام خدمات ما و مزایای ما استفاده خواهید کرد و بهره مند خواهید شد حتی اگر خودتان آن را اجرا کنید؛ مثل ارتباط آسان با تمام جوامع مجازی، آمار ها، اشتراک ها، تصاویر متحرک، کد ویدئوها و همه چیزهایی که یا گران هستند و یا انجام آنها در نسخه های توزیع شده مشکل است. این اهداف و برنامه ها، رابطه بسیار نزدیکی با موبایل دارند. ما در حال برنامه ریزی بر روی این رابط جدید هستیم تا jetpack ، چه در پی سی ها، چه در تبلت ها و چه در لپ تاپ ها به صورت روان و سیال کار کند و تجربه ای سازگار بین آنها باشد. الان فقط 30 %از کاربران ما از اپلیکیشن های موبایل استفاده میکنند و ما میخواهیم که در فقط چند ماه این تعداد به 50 درصد برسد و تا پایان سال اکثریت کاربران ما از این اپلیکیشن ها استفاده بکنند.
در پایان سال 2012 در کل جهان یک سایت از هر 6 وب سایت از خدمات ما استفاده میکرده است.حدودا 14 یا 15%. ما خیلی خوب رشد کرده ایم. این آمار الان به 21 % رسیده است. اما از کل وب سایت های دنیا تنها 3.5% از jetpack استفاده میکنند. اما همین 3.5% ترافیک بسیار زیادی را از کل آن 15% کاربران ما به دست می آورند. ما سیستم آمارسنج خودمان را در ماه نوامبر خاموش کردیم ولی قبل از آن همان 15% به طور ماهانه 850 میلیون پیوند یکتا به دست آورده بودند. در نتیجه بازدیدکنندگان بسیاری وجود دارند. رشد از آن 15% به 30 یا 60 درصد استفاده کنندگان از وردپرس کار بسیار عظیمی است.
آیا شما برای مخارج زندگی در کمپانی اتوماتیک فعالیت میکنید؟
بله این نیز جزیی از فعالیت های تجاری من است
وقتی که شما به ده سال آینده شرکت فکر میکنید امید به کسب چه دستاوردهایی دارید؟
ده سال زمانی طولانی است.
5 یا 3 سال چطور؟
من میخواهم که ده سال بعد هزاران فرد در سازمان ما عضو باشند. من فکر میکنم که در یک نسخه اپن سورس که کاملا توزیع شده باشد میتوانیم شرکتی متشکل از 10 یا 20 هزار نفر بسازیم . در این مورد واقعا هیچ تردیدی ندارم. نمیدانم در چه چهار چوب زمانی این مورد به وقوع خواهد پیوست ولی من میدانم که ما توانایی انجام این مهم را داریم چرا که من دیده ام که چگونه توانستیم تا تعداد کارکنانمان را به 240 برسانیم و بسیاری از مشکلات را پشت سر بگذاریم در حالیکه بسیاری از مردم فکر میکردند همه چیز از هم خواهد پاشید. (یادداشت : اتوماتیک در سراسر دنیا نیروی کار استخدام میکند. بزرگترین دفتر شرکت در سان فرانسیسکو قرار دارد که فقط 15 نفر از کل 240 کارمندش در آن کار میکنند)
آنها گفتند: من میدانم که این دفاتر توزیع شده، زمانی که شما 10 یا 15 نفر هستید فعالیت میکنند در حالیکه اگر 30 نفر بودید فعالیتی نداشتند. یا اینکه با 30 نفر هم فعالیت میکند ولی با 50 نفر شرکت تغییر میکند. ما با همین تعداد نیرو شرکت را سرپا نگه میداریم و مانند این است که همه بگویند : واو، این واقعا هنوز کار میکند.
شما در مخالفت با 100 نیروی کار گفتید که بعضی چیزها با 200 نفر راحت تر انجام میشوند، چه چیزی آسان تر هست؟
شما میتوانید سطحی یا عمیق نگاه کنید. وردپرس یک بسترنرم افزاری است. اینجا تقریبا کارهای بی نهایتی وجود دارد که شما می توانید در بالاترین سطح ممکن آن را انجام بدهید. یک کسب و کار با 100 نفر نیرو میتواند بسیار جذاب باشد و همچنین شاید یک کسب و کار 50 نفره درواقع یک فرصت چند بیلیون دلاری فراهم بکند. انتخاب نحوه انجام کارها معمولا یکی از سخت ترین وظایف هست. در هر صورت داشتن نیروی بیشتر یعنی توانایی توسعه نقاط و تمرکز شرکت. اگر شما وبسایت automattic.com را بررسی کنید، متوجه میشود که آن اساسا فقط یک مجرایی برای صفحه استخدام های ماست. ما به دانشگاه ها نمی رویم، نیروی تازه جذب نمیکنیم، برنامه کارآموزی نداریم. آن وبسایت تنها راه ورودی به شرکت ماست.
این برگه، پیوندهای یکتای آمریکایی که در سطح میلیون هستند و همچنین کارمندان آنها را نشان میدهد. گوگل 200 میلیون پیوند یکتا و 40000 هزار کارمند دارد. فیسبوک هم صاحب 140 میلیون پیوند یکتا و 6000 کارمند است. ما هم درجایگاه سوم قرار داریم در حالیکه فقط به اندازه 10% آنها کارمند، ولی به اندازه آنها بازدید کننده داریم. و این دلیل آن است که چرا ما بهترین ها را در سطح جهان استخدام کردیم و دلیل بودن من در این شرکت نیز همین است.
برنامه استخدامی شما برای سال بعد چیست، آیا در حال کوچک کردن شرکت هستید؟
سختگیرانه هست، ولی این دلیلی است که چرا من در در حال گذارندن سومین دوره استخدامی خودم هستم.
آیا شرکت قصد استخدام 100 نفر دیگر را دارد، چه فکر میکنید؟
من نمی توانم به طور دقیق چیزی بگویم. اما بله ما با با بیشترین پشتکار ممکن در حال رشد هستیم. صفحه ورودی سایت تنها راه ما برای جذب بهترین افراد است. اگر بتوانم 200 نفر از بهترین ها را پیدا کنم، 200 نفر را جذب میکنم و اگر بتوانیم 50 نفر را پیدا کنیم خب فقط 50 نفر را جذب میکنیم.
چرا تا کنون در استخدام ها سطحی شیب دار رخ داده است؟
چند تا دلیل وجود دارد :
1- ما بررسی کردیم که چگونه این کار را انجام بدهیم. حتی اگر ما از دو سال پیش هم نیاز به کارمند داشتیم باز هم بدون توافق و مصالحه بر روی میزان کیفیت آنها نمی توانستیم کسی را استخدام کنیم.
2-این مورد کاملا بر عهده من هست. فکر میکنم که شرکت به صورت تصنعی، کوچک نگهداشته شده است، چرا که من با ایده سازمان های بزرگ راحت نبودم، من نمیدانستم که چگونه شرکت را بزرگ کنیم و همچنان خوب بمانیم. احساسم این بود که باید سرعت رشد شرکت را کم میکردیم. همه نیروها تغییر میکنند یا اینکه شرکت یکپارچه تر میشد، من به نوعی ترمز شرکت را کشیدم. احساسم این بود که در حال کم بها کردن شرکت بودم و این فقط یکی از مواردی بود که من باید یاد میگرفتم. به عنوان یک کارآفرین، مردم میتوانستند به من پیشنهادهایی ارائه کنند ولی تا زمانی که شخصا آنها را تجربه نمیکردم نمیتوانستم به صورت عمقی بفهمم که چگونه باید شرکت را در مقیاسی بسازیم که هنوز همانجایی باشد که من کار کردن در آن را می پسندم، برای مثال؛ تیم های کاری ما حساب بودجه ندارند، حساب سود و زیان هم ندارند. ما به سازمان به عنوان یک کل نگاه میکنیم، ممکن است که یک تیم 4 نفره درآمدی به اندازه 10 دلار یا 15 میلیون دلار کسب کند و تیم 40 نفره دیگری هیچ درآمدی نداشته باشد یا حتی ضرر 10 دلاری یا 15 میلیون دلاری هم بدهد. اساسا بین آنها تعادل ایجاد میشود. این تغییر ذهنیت تقریبا غیر قابل باور هست اگر شما در قسمت دیگری از سازمان باشید.
این موارد قوانین وضع شده دولت ها و قوانین داخلی شرکت ها را غیر کاربردی میکنند. مثل این ایده که شما باید برای هر سال بودجه معینی داشته باشید که اگر همه آن را مصرف نکنید، بودجه سال بعدتان کاهش پیدا خواهد کرد. چه رفتارهایی منجر به این نتایج خواهد شد؟ اینطور بگویم که، در 31 دسامبر من قصد دارم که مهمانی بزرگی برای آن گروه یا بخشی برگزار کنم که کارمندان را سرشماری کرده است، بودجه بندی را انجام داده است و حساب سود و زیانش را تنظیم کرده باشد. من فکر میکنم که آنها کارهای اصلی را انجام نمیدهند. در بعضی از موارد من یک مدیر اجرائی سنتی نیستم . اما بعضی از کارهایی که ما انجام میدهیم مواردی هستند که خودم و استورات از هیئت مدیره در موردشان نگران هستیم در حالیکه هیچکس دیگری مسئولیتی بابت آنها ندارد.
آنها فقط بر روی محصولات تمرکز میکنند؟
آنها فقط در مورد محصولات نگرانند تا همه چیز به بهترین شکل ممکن انجام بشود. این کار به اندازه کافی مشکل هست. نگران نباشید اگر تیم شما کسی را استخدام نکرده است تا بودجه سالانه شما را تنظیم کند. مسائلی از این دست در برابر ساختن محصولات با کیفیت، اهمیت زیادی ندارند.
شما کسی هستید که تمام مدیران و کارمندان مالی را هدایت میکند پس به همین دلیل آنها مجبور نیستند که این کارها را انجام بدهند؟
این مسئولیت را من با روی باز به دوش میکشم. مسئله اصلی و هدف اصلی سازمان به دست آوردن پول نیست. این مسئله بخش بسیار کوچکی از مسائل ماست. و دایره مربوطه هم کوچکتر و کوچکتر خواهد شد. دو یا سه نفر باید در مورد همه مسائل سازمان بیاندیشند و نگران باشند نه اینکه هرکسی در سازمان به همه مسائل فکر کند.
شما همه شماره های داخلی خودتان را با سازمان به اشتراک گذاشتید. آیا معتقدید که باید همه مسائل کاملا شفاف باشند؟
نه 100%. بعضی از مسائل را ما مخفی نگه میداریم مثل توانائی های نیروی انسانی و همچنین بعضی از مسائلی که هنوز آمادگی نداریم تا آنها را اعلام کنیم. اگر ما قصد داشته باشیم تا چیزی را به دست آوریم که مثلا فقط 4 نفر در سازمان تا دیروز این موضوع را میدانستند خب من نمیتوانم که آن را فاش کنم. تا امروز هم موردی وجود نداشته است که مسائل محرمانه شرکت فاش بشود. برای نمونه، پیشهاد 125 میلیون دلاری شرکت تایگر که واقعا هم وسوسه انگیز بود، همه افراد شرکت ماجرا را از یک ماه قبل میدانستند. قرار داد بسته شد و ما یک یا دو هفته بعد آن را به صورت عمومی اعلام کردیم. درواقع چیزی نزدیک به 6 هفته بیشتر از 200 نفر میدانستند که 125 میلیون دلار قرار است که دست به دست بشود.
همه قراردهای مالی شما در داخل شرکت اعلام میشود؟
بله، همه آنها در داخل شرکت اعلام میشوند.
چرا می پندارید که تا الان هیچکدام از این موارد به بیرون درز پیدا نکرده است؟ در این مورد تلاش خاصی صورت گرفته است؟هیچ نگرانی خاصی ندارید؟
شرکت های بسیار بزرگتری از ما وجود دارند که هیچ نگرانی در این مورد ندارند، مثل شرکت اپل که شاخص سهامش 1.68% از سهام ما بیشتر ارزش دارد و همچنین با نیروی کار چند هزار نفری که در این مورد هیچگونه نگرانی ندارد. معتقدم که وقتی شرکت با کارکنانش به خوبی رفتار کند دلیلی ندارد که آنها به شرکت خیانت کرده و اطلاعات خصوصی آن را منتشر کنند. راه بهتری هم برای بیان این موضوع هست. کدام یک از شرکت ها بیشترین درز اطلاعات را در جهان داشته است؟ به شما سرنخی میدهم. کارا سوایشرگ را به یاد بیاورید.
گوگل؟
خیر
یاهو؟
بله هر یادداشت یا نامه ای که آنها منتشر میکنند قبلا توسط کارا منتشر شده است، این مورد به دفعات تکرار شده است و من تعجب میکنم که آنجا فقط یک مدیر اجرایی وجود دارد که آن یکی هم از شرکت متنفر است. چرا آنها این اطلاعات را نشر میدهند؟ ممکن است که آنها از مسائلی در شرکت عصبانی باشند یا اینکه با این کارهای میخواهند موقعیت خودشان را در شرکت بهبود ببخشند. بالاخره این افراد برای کارشان انگیزه هایی دارند. مطمئنا دلیل آنها از انجام اینکار این نیست که باعث افزایش مخاطبین روزنامه ها و مجلات بشوند. اگر شما بتوانید محیطی عاری از سیاسی بازی ایجاد کنید احتمال درز اطلاعات شرک به خارج هم بسیار کم خواهد شد.
کنجکاوم که احساس شما را در مورد محصولات موبایلیتان بدانم، احساس میکنم خیلی از آنها راضی نیستید!
احساس میکنم که نیازمند هستیم که یک تحولی در شرکت ایجاد کنیم. ما یک کمپانی اینترنتی هستیم. در وب رشد کردیم. با کیبوردها و ماوس ها رشد کردیم و الان در دنیایی زندگی میکنیم که از محصولات لمسی استقبال میکند. شرکت ما با سرعت باورنکردنی در حال رشد است و دلیل این هم این است که مردمی که از کاربران پی سی ها هستند می توانند با تولیدات ما کار کنند. قعلا قصدی نداریم تا محصول جدیدی را به بازار بفرستیم. این راه حل خوبی نیست. الان ما 10 متخصص داریم که محصولات موبایلی ما را گسترش میدهند که این ده نفر در تیم های کاری ما پخش شده اند که کار تربیت مابقی متخصصین ما را میخواهند شروع کنند. علاوه بر قدرت بالای استخدامی ما و همچنین محصولات موبایلی و مالکیت هایی که داریم، ما قصد داریم تا مهندسین فعلیمان را برای بخش های موبایلی تربیت کنیم. من از اینکه همچین کاری را در یک شرکت 20000 نفره انجام بدهم بدم میاید زیرا انجام این کار حتی در یک شرکت 200 نفره هم به اندازه کافی مشکل است. فعالیت در دنیای وب در دی ان ای ما وجود دارد. اما یکی از دلایلی که مرا وامیدارد تا اینکار را در شرکتی به اندازه اتوماتیک انجام بدهم این است که نشان بدهم همچین کاری شدنی است. دنیای موبایل خیلی کوچک است و با تعاریفی کاملا خصوصی شده است. به نظر میاد که اندروید کاملا اپن سورس باشد ولی در واقع اینگونه نیست. سیستم عامل IOS هم قفل شده است. ما میخواهیم شرکتمان چیزی بیشتر از یک شرکت در عرصه موبایل باشد اما وقتی وارد این عرصه شدیم نمیخواهیم آن مسائلی که ما را تبدیل به یک موتور محرک مستقل در دنیای وب کرده بودند را از دست بدهیم.
قصد ما از ورود به عرصه موبایل این است که مسائل مبهم اینترنت در این زمینه را روشن کنیم تا کاملا متنوع و گوناگون بشود و به هزاران کسب و کار و صدها هزار نفر از مردم این اجازه داده شود که زندگی را در بالاترین سطح های رفاه تجربه کنند. تا جائی که بتوانیم این امکانات را ایجاد خواهیم کرد. کار مشکلی است چرا که به میزان پرداخت های اولیه شما و فروشگاه های نرم افزاری و همچنین نحوه کدنویسی شما وابسته است. این موارد باید آموخته بشوند ولی خب، در حال حاضر هیچ گروه دیگری بر روی اینها کار نمیکند. شاید موزیلا با سیستم عامل هایش.، شاید هم Ubuntu . من فکر نمیکنم که هیچکدام از این نرم افزارها رویکرد درستی داشته باشند. ما باید اندروید و IOS را خوب تجزیه تحلیل کنیم تا بتوانیم محصولی را بسازیم که به جای انطباق با نقطه نظرات یک مشتری با ده ها یا هزاران یا حتی میلیون نفر در جهان منطبق باشد و سپس آن را عرضه کنیم.
خواهیم دید که کار آسانی نداریم ولی من به دلیل آسانی وارد این کار نشدم.
دیدگاهها در "مصاحبه نشریه اینترنتی فوربس با مت مولنوگ"
دیدگاه خود را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فوق العاده بود امیر جان..
ممنون مرتضی جان
امیر خودت کی باهاش مصاحبه میکنی ؟ 😀
🙂 هر وقت $$$ جور شد
سلام آقای خلجی مهر مطالبتون خیلی خوب و تکه …
ممنون دوست عزیز، شما لطف دارید
خیلی عالی بود ممنون امیر جان ممنون از اینکه این مقاله های مفید رو با این کیفیت خوب به اشتراک میذاری .
خواهش میکنم علیرضا جان
عالی بود امیر جان وقتی به اعداد میلیونی کسب و کار نگاه می کردم فکر می کردم ما چند سال راه داریم تا در این عرصه حرفی بزنیم …
واقعاً ایمان جان
تو یه جا هم به آینده ی شرکتی که متشکل از چندین هزار نفر باشه اشاره کردن
به شخصه از آخرین خط این مصاحبه خیلی لذت بردم
“خواهیم دید که کار آسانی نداریم ولی من به دلیل آسانی وارد این کار نشدم”
بمب انرژی که میگن ایشون هستند 🙂
آقا خیلی ممنون… بعد از خوندن پست های اموزشی یه چنین پست میچسبه 🙂
خواهش میکنم دوست گرامی 🙂
این پست من رو هیجان زده کرد…
🙂
عالی… جالب بود
س.خیلی خوشم اومد.
مصاحبه ی خوبی بود .
خیلی عالی بود
واقعا این آدم میتونه الگوی بزرگی برای جوانان جامعه ما باشه . که چطور تونست از وردپرس یک دنیای مجازی بسیار بزرگ بسازه !
خوب بود ولی کاش بهتر ترجمه میکردی. خیلی ترجمه لغت به لغت و خشکی بود.
خیلی لذت بردم از این مصاحبه تشکر
انسانهای بزرگ همیشه تاثیرگذار بوده و هستند. باید روح و قلب بزرگی هم داشت تا تبدیل به انسان بزرگی شد. تشکر
درود بر میثم عزیز
آقا وقتی شد در ماندگار هستیم در خدمتتونا 🙂
سلام خسته نباشید مقاله عالی بود و ممنون فقط یه سوال داشتم و این که اگه میشه یه نرم افزار معرفی کنید تا متن های انگلیسی رو ترجمه کنه مثل همین متن خوب ترجمه کنه
درود و سپاس
ابزارهای ترجمه آنلاین زیاد هستند، همانند گوگل ترنسلیتور و…
این متن همه ترجمه ابزاری نیست و بهدست یکی از همکاران ترجمه شده.